اکتشاف

اکتشاف

اکتشاف، مرحله بنیادین در یک پروژه معدنی می باشد. با توجه به صرف هزینه های انسانی، مالی و تجهیزاتی فراوان در فرآیند معدن کاری، اهمیت انجام اکتشاف سیستماتیک و متناسب مشخص می شود. امروزه برای کشف یک کانسار می توان از روش ها و تکنیک های متعددی بهره برد  و با تلفیق داده های اکتشافی موجب کاهش ریسک عملیات اکتشاف گردید. مهمترین داده های اکتشافی عبارتند از: زمین شناسی، دورسنجی، ژئوشیمی، ژئوفیزیک و حفاری. توجه به این نکته بسیار مهم است که «  اگرچه روش های اکتشاف کانسارها به تقریب مشخص است، ولی اغلب، تکنیک های متناسب برای اکتشاف هر کانسار منحصر برای همان کانسار است و به سختی قابل تعمیم به سایر کانسارها می باشد. » درک این مهم؛ لزوم بهره گیری از یک تیم اکتشافی مجرب را بارز می نماید. وجود پرسنلی مجرب و دارای دانش روز و زیرساخت های فنی و تکنولوژیک؛ شرکت  زر یاب نگاره کوروش را به طراح و مجری خوش تکنیک اکتشاف معدن تبدیل کرده است. ما می توانیم برای هر مورد اکتشاف، طرحی ویژه با کمترین ریسک و بیشترین ضریب اطمینان ارایه دهیم. اجرای طرح های اکتشافی از صفر تا صد درتوان و تخصص ما است. کلیه خدمات اکتشافی اعم از طراحی و اجرای  مطالعات دورسنجی، زمین شناسی، ژئوشیمی، ژئوفیزیک، حفاری و مغزه گیری و ... با کادری کارآزموده و متخصص، تجهیزات به روز و برترین استانداردهای بین المللی در تخصص شرکت زریاب نگاره کوروش می باشد.

داده های زمین شناسی اطلاعات ارزشمندی از قبیل مدل های تکتونیکی، پترولوژیکی، آلتراسیون و ماهیت سیالات کانسنگ ساز را ارایه می دهند. شناخت کامل و درک درست از جایگاه تکتونیک صفحه ای هر ناحیه و ارتباط آن با کانه زایی های محتمل، از گام های نخست اکتشاف معدن است. ماگماتیسم در رژیم های تکتونیکی مختلف، متفاوت است. ماگماتیسم های اندک تولئیتی، کالک آلکالن، آلکالن و افیولیتها در زون فرورانش حاشیه قاره و زون فرورانش جزایر قوسی به وقوع پیوسته اند. تیپ های کانه زایی پورفیری( مس، مولیبدن، مس- طلا، مس- مولیبدن، قلع- تنگستن، طلا- مس و طلا)؛ اسکارن ( آهن، تنگستن، مولیبدن، مس، سرب- روی-نقره)؛ اپی ترمال طلا- نقره؛ طلای کارلین؛ ماسیو سولفید کروکو و افیولیت های کروم وابسته به زون های فرورانش می باشند. در زون های برخورد قاره ها، ماگماتیسم اسیدی نوع S رخ داده است و کانسارهای نوع گرایزن ( قلع) و اسکارن (قلع) از جمله کانه زایی های محتمل در این موقعیت تکتونیکی هستند. در رژیم واگرا، ریفت های درون قاره ای جایگاه انواع کانه زایی ها از جمله کیمبرلیتهای الماس دار، کربناتیتها و ذخایر سرب و روی نوع سدکس هستند، درحالیکه بازالتهای میان اقیانوسی در رژیم واگرا، پتانسیل رخداد کانه زایی های افیولیتی کرم-پلاتین و ماسیوسولفید قبرس دارند. رژیم تکتونیکی انتقالی پتانسیل تشکیل کانی سازی رگه ای مس، سرب، روی، طلا و نقره دارا می باشد.

شناخت ارتباط پترولوژی و کانی زایی در درک محیط اکتشاف کانسار بسیار مهم است. ذخایر الماس وابسته به کیمبرلیت ها هستند؛ مهمترین کانسارهای عناصر کمیاب در کربناتیت ها یافت شده اند و ذخایر کرمیت وابسته به سنگ های مافیک و اولترا مافیک مانند پریدوتیت و هارزبورژیت می باشند.

آلتراسیون یکی از داده های ارزشمند زمین شناسی در اکتشاف معدن است. آلتراسون هم در شناسایی محل مناسب کانه زایی کاربرد دارد هم در درک نوع کانه زایی و گسترش آن. برخی از انواع کانه زایی ارتباط بسیار معنادار با آلتراسیون دارند مانند کانسارهای نوع پورفیری، نوع ماسیو سولفاید و نوع اپی ترمال.

شناخت ماهیت سیالات کانسنگ ساز گامی مهم و هوشمندانه برای درک محیط اکتشافی و کانه زایی محتمل در محیط است. تشخیص ویژگی های سیالات کانسنگ ساز می تواند دارای پیچیدگی هایی باشد و فرآیندی تخصصی است. اطلاعاتی همچون دمای تشکیل کانسنگ، عمق تشکیل، ترکیب سیال و الگوی جریان سیالات کانسنگ ساز مشخص می شود. این موارد به درک موقعیت اصلی کانه زایی و احتمال اقتصادی بودن آن کمک می کند.  ترکیب سیالات را بطور کلی با دماسنجی و بطور دقیق تر بوسیله آنالیز شیمیایی سیالات کانسنگ ساز می توان تعیین کرد. آگاهی از درجه حرارت تشکیل کانسارها نه تنها از جهت تعیین منشا حائز اهمیت است، بلکـه از لحـاظ اهـداف اکتشافی نیز ضروری میباشد، به این صورت که مشخص میشود آیا سیالات گرمابی کانسار ساز داغ بوده اند یا سـرد و اگر داغ بوده اند سرد شدن آنها تدرجی بوده است یا ناگهانی. روند کند سرد شدن سیالات، موجب می گردد که توده معدنی بیشتر در جهت قائم گسـترش داشته باشد. مقایسه ویژگی های فیزیکوشیمیایی سیالات درگیر در کانسارهای درحال اکتشاف که پتانسیل کانه زایی اقتصادی در آنها  نامعلوم است با سیالات درگیر کانسارهای اقتصادی مشابه شناخته شده، می تواند از صرف هزینه های حفاری های الماسی و تجزیه شیمیایی نمونه ها بکاهد و موجب بهینه سازی طراحی شبکه حفاری شود.

امواج الکترومغناطیسی هنگام برخورد با سطح زمین بر اساس نوع سنگ، خاک، آب و پوشش گیاهی طول موج های مشخصی را جذب و منعکس می کنند. با توجه به اینکه سنگ ها از کانی های متفاوت تشکیل شده اند و ویژگی جذب و انعکاس الکترومغناطیسی کانی ها با یکدیگر متفاوت است، بنابراین با پردازش داده های ماهواره های می توان سنگها و برخی از کانی های آنها را تشخیص داد. انواع روش های پردازش تصویر شامل نسبن اندازه گیری باندی، آنالیز مؤلفه های اصلی و طبقه بندی نظارت شده و نظارت نشده می تواند برای شناسایی زون های دگرسانی و کانی های مرتبط با آنها مفید واقع گردد. باید توجه داشت که روش های مختلف که در ارتباط با بارز کردن دگرسانی در مناطق مختلف کره زمین انجام گرفته است، با درنظر گرفتن متغیرهایی از جمله پوشش گیاهی، اثر آب و هوایی و ترکیب و بافت سنگ ها در مناطق مختلف دارای محدودیت هایی است و لازم است در هر منطقه با توجه به این متغیرها روش های مناسب به کار گرفته شود.

این یک واقعیت است که امروزه نیاز به اکتشاف معادن عمیق و پنهان وجود دارد و این نیاز در آینده بیشتر هم خواهد شد. بنابراین تکنیک هایی پیشرفته تر نیاز مبرم دانش اکتشاف معدن می باشند. مطالعات ژئوشیمیایی داده های ارزشمندی را برای اکتشاف معدن ارایه می دهد. نمونه برداری درست و تهیه نقشه های ژئوشیمیایی از منطقه ای که ویژگی های تکتونیکی، پترولوژیکی و آلتراسیونی پتانسیل کانه زایی را نشان می دهند، موجب درک بیشتر از سیستم کانه زایی و موقعیت و گسترش آن می شود. ژئوشیمی اکتشافی به روش ها و تکنیک های مختلفی انجام می شود. لیتوژئوشیمی، هیدروژئوشیمی، اتموژئوشیمی، ژئوشیمی خاک، ژئوبوتانی، میکروبایو ژئوشیمی همه عناوینی کلی جهت مطالعات ژئوشیمی اکتشافی می باشند. تشخیص روش  یا روش ها و تکنیک یا تکنیک های مناسب برای هر نوع کانه زایی، منطقه اکتشافی  و روش های آنالیزی و تحلیل های آماری و زمین آماری نیاز به دانش تخصصی و تجربه دارد و دراینصورت ابزاری تأثیرگذار در اجرای یک پروژه اکتشافی موفق خواهد بود.

داده های ژئوفیزیکی در فرآیند اکتشاف معدن ارزشمند هستند. از داده های ژئوفیزیکی هوایی که در مقیاس ناحیه ای از یک منطقه وسیع برداشت شده است، برای پیداکردن ناهنجاری ها در مراحل ابتدایی اکتشاف ( شناسایی و پی جویی) می توان استفاده کرد. همچنین در مراحل نیمه تفصیلی و تفصیلی اکتشاف نیز داده های ژئوفیزیک زمینی کاربرد دارد. در این مراحل پس از شناخت جایگاه تکتونیکی، ویژگی های پترولوژیکی و آلتراسیون منطقه می توان برای پیدا کردن محل ذخیره پنهان، شکل، گسترش و عمق آن از روش یا روش ها و تکنیک یا تکنیک های ژئوفیزیکی مناسب استفاده کرد. بر پایه داده های ژئوفیزیکی به همراه داده های زمین شناسی، کانه زایی، و ژئوشیمی می توان محل های مناسب برای حفاری را تعیین کرد. مهمترین روش های ژئوفیزیکی که برای اکتشاف معدن کاربرد دارد  عبارتند از روش های مغناطیس سنجی، گرانی سنجی، رادیومتری، روش های الکتریکی و الکترومغناطیسی.

اکتشاف زیرسطحی بیشتر با حفر گمانه های اکتشافی صورت می پذیرد. در برخی موارد علاوه بر گمانه ها، حفر تونل اکتشافی نیز لازم است. نوع حفاری، محل حفاری، عمق حفاری و شبکه حفاری بستگی به نوع کانه زایی و مرحله اکتشاف دارد. حفاری بیشترین هزینه را در فرآیند اکتشاف معدن شامل می شود و درواقع از سویی براساس تحلیل دیگر داده های اکتشافی ( زمین شناسی، ژئوشیمی، ژئوفیزیک) می باشد و از سوی دیگر خود اساس به دست آوردن داده های بسیار مهم اکتشافی و درک کانه زایی و هندسه آن است. علاوه بر لزوم وجود داده های اکتشافی استاندارد و تحلیل تخصصی آن،  انتخاب نوع متناسب دستگاه حفاری، تکنیک متناسب حفاری و مدیریت پروژه در این بخش، در کاهش هزینه ها و افزایش راندمان بسیار تأثیرگذار است.

بدین ترتیب می توان گفت که داده ای مختلف اکتشافی همگی مانند حلقه های یک زنجیره هستند. زنجیره ای به نام فرآیند اکتشاف معدن. در این زنجیره همه حلقه ها اهمیت دارند و کل داده ها در قالب تحلیل تخصصی، دقت و صحت فرآیند اکتشاف معدن را تضمین می کند که خود مبانی ادامه زنجیره معدنکاری در بخش های استخراج، فرآوری و تجارت است.